هفت

من دیگه نمیتونم تو این سیاره نفس بکشم. تمام روزهای هفته باید برم کلاس کنکور حتی جمعه ها، تو بدترین ساعت های روز، بدتر از اون اینه که می دونم هیچ نتیجه ای هم نداره نمی دونم چرا؟ شاید چون خنگم یا مثلا زشت و کله پوکم! مامانم باید منو درک کنه اما چون اطرافم پر از دخترای زرنگ زرنگ هستن اون نمیتونه این کارو انجام بده، من باید تحمل کنم باید اونقدر تحمل کنم تا همه ی صورتم بشه پر از جوش.

آبروم رفت حیثیتم رفت به خاطر یه سهل انگاری دیگه نمی دونم چه جوری تو چشمای دوستم نگاه کنم، نامه ای که واسه یه مشاور نوشته بودم اون خوند. نباید می خوند! من تو اون یه چیزایی نوشته بودم که هیچکس نباید می فهمید اما اون فهمید. من باید فرار کنم! باید سوار ۲چرخم بشمو فرار کنم باید از تو فکر مرده شور شدن و کونگ فو کار شدن هم بیام بیرون. من آرامش میخوام!

پ.ن=* این نیز بگذرد*، شعار منه که تا وقتی زیر گل هم برم تو ذهنم می مونه!

شش

هله بندر... هله بندر...!

اینم دریای شهرمون

این عکسو من نگرفتم از وب یه نفر که همشهریم بود دزدیدم.

پنج

بعد از کلاس شنا، بدمینتون،تکنو حالا تصمیم گرفتم برم کونگ فو یاد بگیرم. من باید دختر قدرتمندی بشم! هوووم! اگه می خوام بدلکار شم باید برم کونگ فو یاد بگیرم.

گور پدر جد کنکور! هوووم! بعد از امتحانا میرم باشگاه ثبت نام میکنم من تصمیم خودمو گرفتم میرم کونگ فو یاد می گیرم اونوقت خیلی راحت تر می تونم لنگ داداشوم جر بدم دیگه نیازی نیست گرد و خاک زیادی را بندازم با یه حرکت با دیوار یکیش می کنم. باید به خودم انرژی مثبت بدم، آیدا تو موفق میشی!

بعد از ۱۲ سال خر خونی حالا دیگه نوبت اینه که برم استعداد خودمو شکوفا کنم، باید یه کاری کنم که همه روم یه حساب دیگه باز کنن. آره این درسته!

یه چیزه دیگه که خیلی واجب یاد بگیرم آشپزی، البته هیچ علاقه ای به این کار ندارم ولی جز ضروریاتی که باید یاد بگیرم یعنی همه باید یاد بگیرن حتی تو آقا پسر!

 

چهار

از بس که هر جا میرم دخترای خوشگل خوشگل میبینم از خودم نا امید شدم. صورت پر از لکه های جوش، دماغ بی ریخت،و موهایی که به سیم ظرفشویی میگن زرشک (این یکی یه خورده اغراق داشت) از وقتی هم که رفتم ۲چرخه سواری جدیدا یه چنتا لکه هم رو دستام ظاهر شده به خاطر اینکه مستقیم زیر نور افتاب بودن. هی خواهر...! تازه چقدر هم توقم بالاست انتظار دارم یکی از همین پسرای خوشتیپ که پشت کمری میشینن از من خوشش بیاد.

چند مدت پیش از کنار یه پسر زشتی رد شدم بهم گفت خوشگل! گفتم عق لااقل یه چیزی می گفتی تا خر شم که این حرفش ۲حالت داره:  ۱- یا این مادر مرده خوشگل ندیده ۲- یا اگه دیده داره منو مسخره میکنه. که اگه دومی باشه غلط کرده.

چند وقت پیش هم عکس اوریل به مامانم نشون دادم گفتم می بینی چقدر خوشگله، بعد مامان گفت: این کجاش خوشگله تو از اون خوشگل تری! (در برابر حرف مامان من هیچ حرفی نداشتم که بزنم و سکوت کردم!) البته خودم تصور کردم دیدم اگه دماغم و عمل کنم، موهامم برم حلقه ای کنم قیافم خیلی خوب میشه.

پ.ن= دلم میخواد صورتمو چنگ بزنم برم تو قبر.

پ.ن= دلم میخواد یه کشیده محکم بزنم تو گوش خواهرم که ۱۰ متر پرت شه اون ور تر.

سه

تصمیم گرفتم یه مدت تو مرده شور خونه کار کنم! تجربه ی خوبی میتونه باشه مگنه؟ به نظر شما شرایطش چیه؟ امروز تو مدرسه وقتی به دوستام گفتم میخوام مرده شور بشم داشتن از تعجب شاخ در می اوردن میگفتن شرایطش فقط دل و جرات همین!

فکر نکنم از مرده بترسم می تونم موفق بشم اما از اینکه عمه و عموهام بفهمند خجالت میکشم. باید این مسئله بین خودمون سکرت باقی بمونه باشه رفقا؟ از راننده تاکسی بودنم خوشم میاد هر وقت گواهی نامه گرفتم با ماشین بابا حتما یه چنتا مسافر میزنم.

یه مدت هم به سرم زده بود که کاماندو کار بشم قدم کوتاس ولی فرزم نمیدونم تو شهرمون یه همچین جایی واسه دخترا داشته باشه یا نه! دلم میخواد حاصل دست رنج خودمو بخورم!

پ.ن=دوستم سحر اعتراف کرد که من بهترین دوستش بودم تا حالا میگفت با هرکی که دوس بودم اخرش یه خیانتی بهم کرده ولی تو نه...