۹روزه تو شیراز مستقر شدم تو این مدت هم ۲بار گم شدم که هر بار امام زمان کمکم کرد شیراز شهر گیج تو گیجیه هر کاری میکنم که یادش بگیرم آخر مثله شاسگولا قاطی میکنم! تو خوابگاه خیلی ببخشید بین یه مشت دختر اوسکل جنده قرتیه بی صاحاب دارم زندگی می کنم دلم واسه دوستای خودم تنگولیده....! دختر داییم میگه بیا یه خونه کرایه کنیم تا راحت باشیم منم گفتم نوکرتم هستم هر کاری میخوای کنی فقط زود باش!

یه درسه خیلی سخت دارم اسمش اصول حسابداریه خیلی درسه لوسیه استادش هم یه دختر نامرده عقده ایه. من اینجا دارم به صورت تدریجی اب میشم....

برای سحر: سحر گه اگه درس خونده بودی حالا اینجا با هم بودیم!