پنجاه و هشت
دلم میخواد زمستون امسال فرصت بیشتری داشته باشم و برم بوشهر من عاشق زمستون بوشهرم این که تیپ بزنیم و بریم لب دریا و ساعت ها اون جا قدم بزنیم و از دیدن منظره ی قشنگش لذت ببریم.تا ۴ ماه پیش که پسر خالم زنده بود و دلمون خوش بود ولی خودمون نمیدونستیم که دلمون خوشه با اون میرفتیم و کلی میخندیدیم
دارم سعی میکنم با این مسئله کنار بیام واسه همینم باید برم سارا رو پیدا کنم و دوباره دوستیمون رو شروع کنیم امیدوارم سارا همون سارای قبلی باشه و من مجبور نباشم جلوش باکلاس بازی در بیارم!
خب فی الجمله خیلی دلم میخواد هر چه زودتر به دخترک زیبایی تبدیل بشم و برم پیش مریم و مانور بدم
گفتم مریم...
آی دختر از دست تو
پ ن: من احساس میکنم اگه تو این دانشگاه جدیده بمونم بختم باز میشه![]()
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۰ ساعت 10:31 توسط آیدا
|
در این وبلاگ سرگذشتم را به جا میگذارم.