صد و سي و هفت
سلام ، من رفتم امين رو ديدم ، همون كسي كه ازم خواستگاري كرده بود، اون منو ديد و بي نهايت از من خوشش اومد ، الان حدود يك ماهه كه با هم در ارتباطيم قراره اسفند به صورت رسمي بيان خواستگاري، خيلي پسر مهربون و خوبيه و فوق العاده منو دوست داره ، منم دوسش دارم ، امين فوق ليسانس شيميه و عطاري داره ، خونوادم مخصوصا مامانم كمي نسبت به شغلش ترديد داره و ميگه شغل خوبي نيست و درامدش شايد كم باشه ، منم تا قبل از اينكه با امين اشنا بشم برام پول و درامد خيلي مهم بود ، اما امين اينقد مهربونه كه شغل و درامدش برام به چشم نمياد ، از طرفي خالم و مامان بزرگم به شدت مخالفن و ميگن شغل عطاري اصلا در شان ما نيست و تو بايد با كسي ازدواج كني كه شغل دولتي داشته باشه يا حداقل اگه شغلش ازاده موقعيت اجتماعيش بالا باشه ، بس كه تو گوشم خوندن دچار ترديد شدم نميدونم بايد چيكار كنم من به اخلاق خوب امين و نجيب بودنش شكي ندارم ، و به خودم ميگم أيا مورد ديگه ايي براي من پيدا ميشه كه اخلاقش به خوبيه امين باشه و شغل خوبي هم داشته باشه؟
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم بهمن ۱۳۹۵ ساعت 22:7 توسط آیدا
|
در این وبلاگ سرگذشتم را به جا میگذارم.